محل تبلیغات شما
در دوران سربازی و در پایان دوره آموزشی یکبار من را از طرف پادگان بردند بیرجند، جلوی یک خانه ویلایی بزرگ. گفتند از این به بعد در اختیار صاحب این خانه هستی!
وارد خانه که شدم دریکی از اتاق ها باز بود. گفتم یا الله، صدای زن جوانی بلند شد:
یا الله گفتنت دیگه چیه؟! بیا تو!
زیر لب گفتم خدایا توکل بر خودت. داخل که رفتم، چشم هایم یکهو سیاهی رفت… گوشه اتاق روی مبل، زن جوان بی حجابی لم داده بود. با یک آرایش غلیظ و حال بهم زن!
بلافاصله از اتاق زدم بیرون. گوشم بدهکار هارت و هورتش نشد…
خدمتکارهای خانم دنبالم بودند که دوباره من را بکشانند داخل. ولی حریفم نشدند.
وقتی موضوع به گوش مافوقم در پادگان رسید، قرار شد به عنوان تنبیه تمام توالت ها را تمیز کنم. امیدوار بودند زیر بار نظافت توالت ها کمر خم کنم و کوتاه بیایم.اما وقتی دیدند حریف اعتقاد و مسلکم نمی شوند کوتاه آمدند.



یاد شهدا صلوات


شهادت سردار قاجاریان

بازگشت امام خمینی(ره) واغاز دهه فجر

ورود امام ودهه فجر

ها ,خانه ,اتاق ,زن ,بودند ,گفتم ,من را ,توالت ها ,از اتاق ,دنبالم بودند ,داخل ولی

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه تئاتر تاخت Daniel's info kyopatneacep سایت وبگردی tugorigrio تعمیر اینورتر Inverter repair شاید فردا... berfoheaca نمایندگی مجاز تعمیر مولینکس MOULINEX - تعمیرگاه تخصصی لوازم خانگی مولینکس - تعمیرگاه مجاز مولینکس - ایران مولینکس فروشگاه فایل